آن مرد کجاست؟

انسانها در هر برهه از زمان به دنبال کاملیت بوده اند، چون همیشه از ضعف و کوتاهیهای خود رنج برده اند. همه می دانند که انسانی نیست که کامل باشد.

 


نه فقط از نظر کمال بلکه از نظر احتیاجات انسانی نیز ما احتیاج به کسی داریم که ما را درک کند، ما را نجات دهد، ما را شفا دهد و از پوچی و بیهودگی بیرون آورد.

این شخص کیست؟


اگر من امروز از شما سؤال کنم که آیا کامل هستید؟ مطمئناً پاسخ شما هم نه خواهد بود. در دنیا انسان کامل وجود ندارد. ما انسانها حتی برای اینکه بهانه ای برای ناتوانیها و کوتاهیهای خود درست کنیم می گوییم: " انسان جایز الخطاست." اینطور نیست؟

شخصی گفته همه ما از گل ساخته شده ایم فقط فرقی که بعضی با بعضی ها دارند این است که بعضی ها گل کمتر و بعضی گل بیشتر دارند.
جی کی چسترتون گفته: هر چه که در مورد انسان گفته شده باشد، یک چیز در مورد او روشن است. او آن چیزی نیست که واقعاً قابلیت آن را دارد.
آلبرت اینشتین گفته: با کشف اتم، همه چیز عوض شد، بجز طرز فکر انسانی. برای همین است که در فاجعه بزرگی قرار داریم.
شخصی به اسم فیلیپ به مارتین لوتر نامه نوشته بود و اینچنین گفته بود: آدم کهنه خیلی قویتر از فیلیپ جوان است و من هر روز با این آدم کهنه در نبرد هستم.

 


در فلسفه یونان، فلاسفه بزرگ یونانی به دنبال انسان کامل می گشتند و می خواستند به نوعی انسان را به کاملیت برسانند. انسانها را به الوهیت می رساندند و به انسانهایی که به خیال خود به کاملیت می رسیدند لقب خدایان یا الهه می دادند. برای همین بود که وقتی پیلاطس با مسیح روبرو شد، فریاد زد: اینک آن انسان (یوحنا 5:19) در حقیقت او می خواست بگوید من آن انسان کاملی را که در فلسفه یونان به دنبال او بودیم یافته ام. ما بدنبال کسی هستیم که کامل باشد و از او سرمشق بگیریم، از او نمونه بگیریم و شبیه او بشویم. این شخص کیست؟

من می توانم به جرأت بگویم که این شخص را یافته ام و او همان عیسی مسیح است. پیغمبران همه ضعفهایی داشتند و کوتاهیهای زیادی داشتند. آنها گناه می کردند و از خدا طلب بخشش می کردند. ولی عیسی مسیح بدون گناه و بی نقص است. یوحنا 46:8 می گوید که عیسی در میان مردم ایستاد و گفت کدام یک از شما می تواند مرا به گناهی محکوم کند؟ هیچکس نمی توانست حتی یک گناه در او بیابد.
نه فقط از نظر کمال بلکه از نظر احتیاجات انسانی نیز ما احتیاج به کسی داریم که ما را درک کند، ما را نجات دهد، ما را شفا دهد و از پوچی و بیهودگی بیرون آورد. در انجیل یوحنا 11:7 می خوانیم که مردم در اورشلیم بدنبال یک مرد افتاده بودند و همه جا از یکدیگر می پرسیدند: آن مرد کجاست؟ جای خالی آن مرد دیده می شد. سخنان او، ادعاهای او، زندگی او، معجزات او، همه و همه آنقدر در مردم اثر کرده بود که حتی یک لحظه نمی توانستند غیبت او را تحمل کنند.

امروز شاید در زندگی خود جای خالی عیسی مسیح را می بینی. مطمئن هستم که احتیاج به این مرد داری. این مرد یعنی عیسی مسیح مرد واقعی است. او روی حرفش می ایستد و عمل می کند. اگر گفته تا انقضای عالم همراه شما می باشم، چنانکه به همه قولهای خود عمل کرده این را نیز عمل می کند.
چرا مردم به دنبال آن مرد بودند؟ مردم با انگیزه های مختلف به دنبال عیسی مسیح هستند. بعضی بخاطر نان روزانه. بعضی بخاطر شفا. بعضی بخاطر معجزات او. اما شخصی بود به اسم مریم که خواهر مرتا بود. حتماً او را به یاد دارید. برای او این مرد معنای دیگری داشت. برای او زانو زدن جلوی پاهای مسیح و شنیدن از دهان او یعنی رفع نیازش.

ممکن است امروز شما نیز با نیازهای مختلف به اینجا آمده اید ولی هیچ اشکالی ندارد. منظور من این نیست که این احتیاجات را نباید داشته باشید ولی بعضی هستند که این احتیاجات را می گیرند و بعد می روند و فراموش می کنند. درست است که احتیاجات شما هم مهم است ولی یک چیز خیلی مهم تر است و آن داشتن رابطه زنده با عیسی مسیح است. با او مصاحبت داشتن، با او سخن گفتن، از او شنیدن، با او خندیدن و گریه کردن. این آن چیزی است که او در انتظار آن است.
اگر با عیسی مسیح زندگی کنی، دیگر احتیاجی نیست که بگویی: آن مرد کجاست؟ چون او در قلب توست و با تو زندگی می کند. اگر با او راه بروی، حضور او را دائماً با خود احساس خواهی کرد و احتیاجی نیست که بگویی عیسی کجاست؟
مردم اورشلیم با او زندگی نمی کردند و با او دوست نبودند، بلکه تنها انگیزه ای که بدنبال او بودند این بود که احتیاجات آنها را رفع کند. اگر امروز تنها انگیزه تو برای آمدن به اینجا رفع نیازت باشد، خوب است ولی کافی نیست. امروز مسیح می خواهد با تو دوستی شروع کند.

شاید ایماندار هستی و به جایی در زندگی ات رسیده ای که فریاد می زنی: آن مرد کجاست؟ به تو قول می دهم که اگر همین اکنون او را دعوت کنی و بخواهی که در قلبت انقلاب روحانی ایجاد کند او این کار را خواهد کرد. شاید جای خالی او را در محل کارت می بینی، یا در مدرسه یا در خانه. بدون او زندگی محال است. همانگونه که مردم اورشلیم بدون او خود را گمشده احساس می کردند.
اگر تو امروز به دنبال این مرد هستی که او را به آغوش بکشی و به او بگویی که به او احتیاج داری، امروز او اینجاست، قلبت را برای او باز کن و او را دعوت کن تا او به قلب تو به خانه ات به محل کارت به مدرسه ات و در هرجایی که زندگی می کنی با تو بیاید و تو را پر سازد.

  • مطالعه 2067 مرتبه

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131