آمرزش زن بدکاره

آیا شما خود را پاک می انگارید یا گناهکار؟
در انجیل لوقا 36:7- 50 دو شخص را می بینیم: زن زانیه و فریسی ای که خود را پاک و عادل می شمرد.

 

بسیاری در دنیایی که ما امروز زندگی می کنیم خود را پاک می بینند و احتیاجی به نجات دهنده در زندگیشان نمی بینند. بسیاری می گویند من این و آن کار خوب را کرده ام پس چرا باید داوری شوم. اما برخی نیز آنقدر در گناهان غرق بوده اند که برای عموم و خودشان آشکار است که گناهکارند و با فروتنی اعتراف می کنند که گناهکارند. راستی آیا شخص پاک وجود دارد؟

در انجیل لوقا 36:7- 50 دو شخص را می بینیم: زن زانیه و فریسی ای که خود را پاک و عادل می شمرد. فریسی مسیح را به خانه اش به میهمانی دعوت کرده بود ولی خود را خیلی بالاتر از مسیح می دانست. برای همین از وقتی که مسیح وارد خانه اش شده بود، نه پاهایش را شسته بود و نه او را بوسه سلام داده بود و نه بر حسب رسوم آن زمان با روغن سر مسیح را تدهین کرده بود. این فریسی مانند بسیاری حاضرند به خانه شان به میهمانی برویم و یا حتی مسیح به خانه شان به میهمانی برود ولی بدون دریافت هیچ برکتی مسیح و مسیحیان را بدرقه گویند. بعضی هستند که به خاطر غرورشان حاضرند هر نوع خدمت و از خود گذشتگی از خود نشان دهند ولی از گناهان خود توبه نکنند. آنها خودشان را از خدا عادل تر می دانند. این نوع مردم خود را با بدترین انسانها مقایسه می کنند و می گویند ما که در مقابل آنها فرشته ایم!
ولی خدا ما را با مردم مقایسه نمی کند بلکه با قدوسیت خود! خدا می فرماید: مقدس باشید زیرا که من قدوسم. آیا تا این حد پاک هستی.

برای من بسیار جالب است که وقتی مسیح به این زمین خاکی پا نهاد بیشتر با افراد خوب درگیر شد تا با افراد بد و گناهکار. آیا این را می دانستید؟ گناهکاران با او دوست بودند. او را می پذیرفتند و پاسخ نیازهایشان را در او می دیدند. ولی آنانی که خود را عادل می شمردند در برابر سخنان عیسی مسیح مقاومت می کردند و با او به مخالفت بر می خاستند . و آیا می دانستید آنانی که مسیح را مصلوب کردند اینچنین افرادی بودند که خود را پاک و بی آلایش می دانستند.

اما ببینیم این زن گناهکار چگونه به مسیح نزدیک شد؟ این زن برعکس آنکه بعضی می پندارند مریم خواهر مرتا نیست که در انجیل یوحنا فصل 12 آیات 1 الی 7 در موردش می خوانیم که داستانی مانند این داستان اتفاق افتاده. این زن زنی بدکاره بود و مریم خواهر مرتا زنی پاکدامن و خانواده دوست بود.
این زن مطمئنا فقیر بوده و بیچارگی و بدبختی زیادی را تحمل کرده. من فکر نمی کنم که هیچ زنی با تمایل به این کار دست بزند مگر آنکه بیمار باشد. من مطمئنم این زن بیچاره در تنهایی خود گریه های زیادی کرده بود و به حال بد خویش افسوس خورده بود. شاید بارها به خودکشی دست زده بود و خواسته بود به زندگیش در این دنیا پایان دهد. من فیلم های مستندی در تلویزیون از زنانی که بخت بد روزگار آنها را به این کار واداشته دیده ام و دیده ام که چگونه این زنان با گریه و پشیمانی اظهار داشته اند که از این کار نفرت دارند ولی مجبورند بخاطر فقر و درماندگی به این کار دست بزنند. بعضی نیز بخاطر داشتن زندگی لوکس حتی به این کار دست زده اند و اکنون غرق در بدبختی هستند. این زن حتما مورد تمسخر و تحقیر دوست و آشنا و همسایه و اطرافیان بوده- مخصوصا در جامعه یهودی که جامعه ای مذهبی بود. هیچکس او را نمی پذیرفت و مانند پارچه ای کهنه زیر پاهای مردم له شده بود.

او در مورد عیسی حتما شنیده بود. او شنیده بود که مسیح دوست گناهکاران نامیده شده. شنیده بود که مسیح گناهکاران را تحقیر نمی کند بلکه می پذیرد و به آنها احترام می گذارد و آنها را دوست دارد.
بعضی فکر می کنند کلیسا جای مردم پاک و بی آلایش است. ولی اینچنین نیست. مسیح سرور ما بما یاد داده که کلیسا جای مردمی است که به او نیاز دارند چه آنانی که نجیب و با خانواده و خوب هستند و چه آنانیکه زیر ضربات شیطان خرد شده اند و زخمی هستند.

این زن از وقتی که با مسیح روبرو شد - شروع به پرستش او کرد. آیا توجه کرده اید که او نیز تقریبا همان کاری را کرد که مریم در خانه ایلعاذر برای مسیح کرد. این زن با اشکها توبه کرد و پاهای مسیح را شست و حتی فکر می کرد که گیسوانش که برای زنان خیلی اهمیت دارند آنقدر مهم نیست و شروع به خشکانیدن پاهای مسیح با گیسوانش کرد. و برای من جالب این است که پاهای مسیح را که حتما آنموقع گلی شده بود بوسید و عطر آگین کرد. برای او مسیح خداوند - صاحب و همه چیز زندگیش بود. بعضی از مفسرین معتقدند که این زن همان مریم مجدلیه بوده است.

فریسی ای که خود را بی نیاز از مسیح می دانست فکر کرد اگر این شخص نبی بود می فهمید که این زن گناهکار است. او فکر می کرد که انبیاء با گناهکاران سازشی ندارند. اما مسیح با خواندن فکر او و بازگفتن آن به او فهماند که او نبی است و کاملا از وجود انسانها با خبر است. او مثال زیبایی آورد:
ما انسانها به هر حال به خدا بدهکار هستیم. چه کار نیک کرده باشیم و چه نکرده باشیم. چه گناهکار نجیب بوده باشیم و چه نانجیب. بدهی بعضی از ما شاید به نظر ما کم باشد و بعضی زیاد ولی خدا آنقدر پر از فیض است که همه این بدهی را می بخشد.
این زن با محبتش به مسیح نشان داد که مسیح خیلی به او رحم کرده است.

امروز نمی دانم در چه حالی هستی؟ فکر می کنی آدم پاکی هستی و احتیاج به مسیح نداری؟ یا فکر می کنی شدیدا به او احیتاج داری؟ ولی من یک چیز می دانم که من شخصا به او نیازمندم . آیا حاضری مانند این زن به خود نگاه نکنی و اینکه مردم چه خواهند گفت و دعا کنی و قلب خود را به مسیح بسپاری تا برکت حیات جاودانی و پاکی و قدوسیت او وارد زندگی تو شود. این زن نجات یافته به خانه رفت در حالیکه مسیح را نیز صاحب خانه قلبش کرده بود ولی فریسی بدون مسیح و بدون نجات او ادامه داد.
امروز عکس العمل تو چیست؟

  • مطالعه 2695 مرتبه
مطالب بیشتر از همین گروه « وقت را دریابید بشارت چهار مبروص »

مطالب مرتبط

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43
  • 44
  • 45
  • 46
  • 47
  • 48
  • 49
  • 50
  • 51
  • 52
  • 53
  • 54
  • 55
  • 56
  • 57
  • 58
  • 59
  • 60
  • 61
  • 62
  • 63
  • 64
  • 65
  • 66
  • 67
  • 68
  • 69
  • 70
  • 71
  • 72
  • 73
  • 74
  • 75
  • 76
  • 77
  • 78
  • 79
  • 80
  • 81
  • 82
  • 83
  • 84
  • 85
  • 86
  • 87
  • 88
  • 89
  • 90
  • 91
  • 92
  • 93
  • 94
  • 95
  • 96
  • 97
  • 98
  • 99
  • 100
  • 101
  • 102
  • 103
  • 104
  • 105
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • 111
  • 112
  • 113
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
  • 118
  • 119
  • 120
  • 121
  • 122
  • 123
  • 124
  • 125
  • 126
  • 127
  • 128
  • 129
  • 130
  • 131