یکبار شنیدم که می گویند ۹۵% افراد کلیسا در طول زندگیشان باعث نجات کسی نمی شوند و این خیلی تاسف انگیز است . بشارت یعنی بزرگترین و مهمترین کار خدا و اتفاق افتاده در جهان و در زندگی خود را به دیگران بگوییم و باعث بزرگترین و مهمترین اتفاق در زندگی مردم گردد. من اعتراف می کنم که در بشارت فردی خیلی ضعیف هستم و حتی در مورد آن زیاد هم صحبت نمی کنم ولی خداوند با قلبم صحبت کرد که اراده اوست که ما مسیحی پرثمری در امر بشارت باشیم.
بشارت وظیفه هر مسیحی در مقابل محبت و نجات عظیم خدا است . اگر قلب ما با محبت و حقیقت و بخشش خدا لمس شده ، نمی توانیم این شادی را مخفی سازیم. ما اجازه نداریم با سکوتمان باعث عدم نجات دیگران گردیم. اگر دیگران سکوت می کردند ما هم امروز مسیحی نبودیم.
در بشارت باید دو هدف داشت:
۱- نجات طرف مقابل
۲- رشد او
خیلیها نجات می یابند و به کلیسا می آیند ولی بعد از مدتی دوباره به دنیا بر می گردند زیرا مراقبت لازم از آنها صورت نمی گیرد.
بشارت همچنین کاری است که پاداش دارد، با نجات هر نفر در آسمان شادی عظیمی اتفاق می افتد. یعقوب رسول می گوید اگر باعث نجات کسی شویم گناهان بسیار او آمرزیده شده است (5:19.20) و در کتاب دانیال می گوید :" کسانی که بسیاری را به راه راست هدایت کردهاند، چون ستارگان تا ابد درخشان خواهند بود" (12:3)
بشارت باعث می شود خود ما نیز رشد کنیم و زندگی شادی داشته باشیم ، بشارت باعث گسترش کلیسا و گسترش ملکوت خدا می گردد.
بخش اول: اهمیت بشارت:
۱- شهادت دادن مهم است و امری است اجباری چونکه فرمان مسیح است. شهادت دادن یک توصیه یا یک کار اختیاری نیست بلکه فرمان مسیح است : "بروید"
۲- پیغام انجیل تنها پیغام امید بخش برای دنیا است. امروز چقدر مردم در گناه هستند و چون خدای محبت و بخشنده را نمی شناسند در گناه خود می مانند، امروزه چقدر بیمار و افراد ناامید و افسرده وجود دارد، چقدر افراد تنها که محتاج دوست و یاور و محافظ و برکت دهنده در زندگیشان هستند. بشارت پیغام انجیل "امید واقعی، شادی واقعی، آرامش واقعی، بخشایش واقعی و تسلی واقعی" به ارمغان می آورد. به قول آگوستین "ای خدا تو ما را برای خود خلق کرده ای و تا در تو قرار نگیریم آرام نمی گیریم." تنها ایمان به خدا می توان باعث شود که خلاء درونی ما پر گردد.
۳- شهادت دادن مهم است چون جان انسانها بینهایت مهم است. جان انسانها ارزش دارد چون به شباهت خدا آفریده شده است. جان انسان آنقدر پر ارزش است که خون عیسی مسیح خداوند برای آنها ریخته شده است. جهنم واقعیتی تلخ است جاییکه به گریه، فشار دندان، آتش و تاریکی تشبیه شده است. خدا نیکوست ولی عادل است و گناهکارانی را که جان انسانها را گرفته اند و یا با زناکاری خانواده ها را از هم پاشیده اند و افرادی که با استمرار در گناهشان توبه نکردند و حقایق انجیل را به مسخره گرفته اند. شما بگویید درست است به بهشت بیایند؟ شهادت کاری است که ما مردم را از جهنم به بهشت دعوت می کنیم. شهادت دعوت به عروسی بره است. شهادت دعوت به زندگی مقدس و ایمان به خداست.
۴- بشارت دادن و شهادن مهم است چون آمدن خداوند نزدیک است . مارانتا (اول قرنتیان 16:22). زمانی می رسد که دیگر زمان نیست. مطمئنا وقتی مسیح بیاید خیلیها پشیمان خواهند بود از اینکه کارهای را انجام ندادند و به افرادی بشارت ندادند و خیلیها آن روز آماده نخواهند بود. بنابراین تا زمان هست باید بشارت داد، وقت هدیه ای است از طرف خداوند و ما باید به بهترین نحو از آن استفاده کنیم. در عهد جدید ۳۱۸ بار در مورد بازگشت ثانویه مسیح صحبت شده است . او یقینا خواهد آمد پس بشارت دهیم .
بخش دوم : چه بشارت دهیم:
مسلما ما خبر خوش انجیل را بشارت می دهیم. خبری که ما که بر اثر گناه محکوم به جهنم و داوری و مجازات ابدی خدا بودیم ، به فیض و لطف و رحمت و محبت خدای پدر و کار نجات بخش عیسی مسیح خداوند بر صلیب و خون ریخته شده او بوسیله توبه و ایمان و اقرار آن و زندگی بر اساس انجیل نجات می یابیم. پیغام ما این است که ای مردم فرمان زندگیتان را به دست عیسی بسپارید. ای مردم کلام حقیقت خدا را بشنوید ، بخوانید و زندگی کنید .
ما در بشارت لازم نیست روی مسائلی که نمی دانیم یا مسائل پیچیده و یا مسائلی که کلیساهای مختلف نظرات متفاوتی دارند صحبت کنیم.
پیغام ما خوش، آزادبخش، نجات بخش، حیات بخش، شفا بخش و ... است پس بدون خجالت و ترس با اطمینان آنچه را چشیده ایم به دیگران هم بگوییم. لازم نیست به مردم اصرار بیش از حد و التماس در قبول انجیل بکنیم، چون در این صورت توبه آنها جدی نخواهد بود. البته لازم است هر کاری می توانیم بکنیم ولی دعا کنیم که خدا به ما حکمت بدهد که درست بشارت دهیم.
بخش سوم: کِی بشارت دهیم:
باید فرصتها را غنیمت بشماریم. اگر با خدا زندگی کنیم و آماده باشیم هر روز زمانی برای بشارت پیش می آید و اگر حکیم باشیم می توانیم هر صحبتی را به امور روحانی موثر و نتیجه بخش هدایت کنیم
۱- بعد از جلسات کلیسایی، دعا یا بشارتی و یا مطالعه کلام خدا (جاییکه حضور خدا بوده است) چون قلبها آماده است فرصتی مناسب برای بشارت و تصمیم گیری برای طرف مقابل است.
۲- در مراسم سوگواری و یا بعد از واقعه اسفناک (مرگ نزدیکان)، در چنین زمانی قلبها نرم است و ظاهر فریبنده دنیا از بین رفته است. مردم وقتی به مرگ می اندیشند به عاقبت خود می اندیشند و ما وظیفه مهم ولی سخت در این زمان بر عهده داریم.
۳- در جشن ها، تولدها، سال نو و یا ایام و اعیاد خاص (مثل ایام روزه یا عید میلاد و عید قیام) مردم معمولا تصمیماتی برای زندگیشان می گیرند.
۴- در مریضی و یا مشکل و یا احتمال مرگ خود شخص، مثلا دزد مصلوب کنار مسیح در آن شرایط سخت به فکر توبه افتاد. گاهی خداوند افرادی را خم می کند و می شکند تا بتواند آنها را نجات دهد و ما به عنوان خادمین خدا باید از این فرصتها استفاده کنیم.
۵- وقتی شخص تصمیم مهمی مثل ازدواج ، کار، رفتن به کشور دیگر، ورود به دانشگاه و یا بچه دارشدن و ... می گیرد، فرصتی مناسب است.
۶- وقتی شخص با شکستی جسمانی، مالی، عاطفی برخورد کرده و نیاز به تسلی دارد. در این زمان غرور او از بین رفته است و می داند که به دیگران نیاز دارد.
۷- در اسارت گناه و اعتیاد، در چنین شرایطی فرد دنبال کسی است که او را کمک کند ولی کسی را نمی یابد. اگر ما بتوانیم او را مطمئن سازیم که خدا می تواند او را عوض کند، او به پیام ما ایمان خواهد آورد.
۸- در اوج سعادت، افراد بسیاری در اوج سعادت و ثروتمندی و مشهور بودن احساس پوچی می کنند و نباید از بشارت دادن به افراد موفق از نظر دنیا خودداری کنیم. آنها نیز به مسیح محتاجند.
البته ما با هدایت روح القدس در هر زمانی می توانیم و باید بشارت دهیم.
بخش چهارم: کجا بشارت دهیم:
۱- در خانه (اعمال 1:8) ما باید نزدیکترین افرادمان را در بزرگترین چیزمان سهیم سازیم. کسی می گفت: "من نمی توانم وسایلم، کارم، خانه ام، ماشینم را با خودم به آسمان ببرم ولی حداقل خانواده ام را ببرم." کلام خدا می گوید اگر کسی برای خانواده خود تدبیر نمی کند بدتر از بی ایمان است (اول تیموتائوس 5:8) پس ارتباط با خانواده و بشارت در آنجا خیلی مهم است. متاسفانه خیلی از خانواده های ایمانداران نجات نمی یابند چون کلام و زندگی ایماندار باهم هماهنگ نیست، ما نه فقط با زبان بلکه با زندگیمان و با تقدس و محبت و فروتنی و اطاعت و ایمان و نتیجه بخشی دعایمان می توانیم بشارت دهیم . سی اس لوئیس مدافع ایمان مسیحی در عصر عقل گرایی قرن ۲۰ می گوید : "بگذارید اعمالمان چنان فریاد بزنند که صدایمان شنیده نشود."
۲- خیلیها به کلیسا نمی آیند بنابرین در هر جایی مثل خیابان، پارک، رستوران، داخل هواپیما و ... می توانیم بشارت دهیم و برای اینکار باید همیشه آماده باشیم و همیشه با خودمان اوراق بشارتی و یا انجیل و یا فیلم مسیح و ... را به همراه داشته باشیم.
۳- کلیسا جای مناسبی برای بشارت است. خیلیها به کلیسا می آیند ولی متاسفانه همه آنها نجات ندارند و خدا را نمی شناسند. در کلیسا می توانیم به کسانی که تنها هستند و خادمین فرصت کمک به آنها را ندارند کمک کنیم.
۴- در محل تحصیل و کار، عیسی پطرس را در محل کارش نزد خود خواند. با افرادی که می خواهیم صحبت کنیم بهتر است تنها، بیکار،سرحال، حاضر به صحبت و جدی باشند تا صحبت ما نتیجه بخش باشد. البته گاهی روح القدس شاید ما را به طرق دیگری هدایت کند و ما باید مطیع هدایت او باشیم.
۵- در اماکن عمومی، در بیمارستانها، زندانها، قطار، مغازه و فروشگاه و هر جایی
۶- به هر وسیله ای مثل نامه، کتاب، mail ، ms ، CD و DVD ، کتاب، عکس، هدیه، موزیک، اینترنت، مطالب علمی، شهادتها،کمک مالی، مشورت دادن و ... می توان استفاده کرد.
۷- گاهی از ما سئوال می شود:"چرا خوشحال هستید؟" و یا "چگونه شما فحش نمی دهید؟" و ... و چنین سئوالاتی راه را برای بشارت ما باز می کند. ما اگر جواب سئوالات مردم را صادقانه و حکیمانه بدهیم باعث نجات خیلیها می گردیم.
بخش پنجم: خصوصیات مبشر:
مبشر باید قبل از هر چیز خود نجات داشته باشد و از نجاتش مطمئن باشد، مبشر باید دارای تجربه شخصی و زنده با خداوند باشد و از حقایقی که می گوید مطمئن باشد، مبشر باید محبت خدا را چشیده باشد تا بتواند پیغام این محبت را با محبت به مردم برساند. مبشر باید بداند که عیسی قادر است بدترین گناهکاران را هم نجات بخشد و عمیق ترین زخمها و غمها را شفا و تسلی دهد. او باید خدای خود را خوب بشناسد و در ارتباط روزانه با او باشد. مبشر باید به بشارت و شهادت دادن علاقمند باشد و جان انسانها برای او ارزشمند باشد. او باید مرد و زن دعا باشد. او باید تعلیم یافته و برای هر سئوال و موقعیتی آماده باشد. او باید بشارت را با اشتیاق انجام دهد نه با زور و رقابت. او باید زندگی مقدسی داشته باشد تا باعث لغزش مردم نگردد. او باید پر از روح القدس باشد. او باید تعلیم پذیر و مطیع کلام خدا و کلیسا و شبانانش باشد. او نباید مغرور و خودرای باشد. او باید از خداوند هدایت شود و هر روزه از خداوند قوت و کلامی مناسب اوضاعی که برخورد می کند بیابد.
بخش ششم: آمادگی برای بشارت:
ما براي اينكه افرادي موفق در زمينه بشارت باشيم ، مي توانيم از افراد موفق در اين زمينه الگوبرداري كنيم. شناخت بهتر خدا و محبت او ما را اتوماتيك وار مبشراني پر ثمر مي سازد. وقتي ما به دنيا با چشمان مسيح بنگريم ديگر مردمان را مثل درخت نمي بينيم و از كنار آنها و نيازهايشان بي تفاوت نمي گذريم. ماندن در حضور خدا، دعا، كلام و پري روح القدس ما را به شباهت مسيح در مي آورد. مثل مسيح بودن يعني داشتن محبت عيسي، داشتن تقدس عيسي، داشتن آرامش و شادي عيسي، داشتن طرز فكر عيسي و ... . شناخت مردم نيز در مبشر خوبي بودن تاثير مهمي دارد. مبشر بايد مرد كلام باشد و پري كلام خدا داشته باشد. كلام خدا است كه مردم را متقاعد مي سازد (اعمال رسولان 2:37)، كلام خدا است كه زندگي جديد مي بخشد (اول پطرس 1:23)، كلام خداست كه ايمان بوجود مي آورد (روميان 10:17)، كلام خداست كه پاك مي كند (يوحنا 15:3). كلام خدا باعث رشد خادم مي گردد. مبشر بايد برنامه مطالعه كلام خدا و رازگاهان منظمي داشته باشد تا بتواند با اطمينان و با قوت و بطور درست موعظه كند. مبشر بايد تفسيري درست از كلام خدا داشته باشد و صبح و روز خود را با خداوند شروع كند. مبشر بايد آيات مربوط به گناه، توبه، نجات و بخشش خدا و خداوندي عيسي و .... را از حفظ بداند. مبشر بايد مردم را دوست داشته باشد و به آنها احترام بگذرد.
نتیجه:
بشارت وظيفه اي است كه خداوند بر عهده ما گذاشته است. ما هر روز صبح دعا كنيم :"خداوندا مرا امروز بكار ببر" و با ايمان بپذيريم. حال در حضور خدا تصميم بگيريم كه مسيحياني بي ثمر نباشيم، بلكه براي خدايمان مسيحي پر ثمر و بشارت دهنده اي باشيم و عمل مبشر را بجل آوریم.
دعا كنيم تا خداوند ما و کلیسایش را در تحقق اراده اش هر روزه بکار ببرد.